معنی فارسی quadrigatus

B2

نوعی سکه باستانی که معمولا در روم باستان ضرب می‌شد.

An ancient Roman coin that was commonly used.

example
معنی(example):

یک سکه چهارگاتی در ویرانه‌های باستانی یافت شد.

مثال:

A quadrigatus coin was found in the ancient ruins.

معنی(example):

چهارگاتی در دوره باستان یک ارز رایج بود.

مثال:

The quadrigatus was a common currency during the ancient era.

معنی فارسی کلمه quadrigatus

: معنی quadrigatus به فارسی

نوعی سکه باستانی که معمولا در روم باستان ضرب می‌شد.