معنی فارسی quadrimetallic
B1به چیزی اشاره دارد که از چهار فلز مختلف ساخته شده است.
Relating to something made of four different metals.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دستگاه چهارفلزی از چهار فلز مختلف برای بهبود عملکرد استفاده میکند.
مثال:
The quadrimetallic device uses four different metals for enhanced performance.
معنی(example):
در پروژه مهندسی، یک چارچوب چهارفلزی پیشنهاد شد.
مثال:
In the engineering project, a quadrimetallic framework was proposed.
معنی فارسی کلمه quadrimetallic
:
به چیزی اشاره دارد که از چهار فلز مختلف ساخته شده است.