معنی فارسی quadrimolecular

B1

به تعامل یا ساختاری که شامل چهار مولکول باشد اشاره دارد.

Pertaining to interactions involving four molecules.

example
معنی(example):

شیمیدان تعامل چهارمولکولی بین ترکیبات را بررسی کرد.

مثال:

The chemist explored a quadrimolecular interaction between the compounds.

معنی(example):

این مطالعه بر روی جمع‌آوری چهارمولکولی ماده متمرکز بود.

مثال:

The study focused on the quadrimolecular assembly of the material.

معنی فارسی کلمه quadrimolecular

: معنی quadrimolecular به فارسی

به تعامل یا ساختاری که شامل چهار مولکول باشد اشاره دارد.