معنی فارسی qualifiedly
B1به طور مشروط، به معنای پذیرش یا بیان چیزی با لحاظ کردن شرایط خاص.
In a manner that is conditional or limited in some way.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور مشروط پیشنهاد را پذیرفت و نیاز به جزئیات بیشتری را نشان داد.
مثال:
She qualifiedly accepted the proposal, indicating a need for more details.
معنی(example):
این ورزشکار به طور مشروط بیان کرد که میتواند عملکردش را بهبود بخشد.
مثال:
The athlete qualifiedly stated that he could improve his performance.
معنی فارسی کلمه qualifiedly
:
به طور مشروط، به معنای پذیرش یا بیان چیزی با لحاظ کردن شرایط خاص.