معنی فارسی qualifiedness

B2

حالت یا کیفیت صلاحیت، به معنای داشتن تجربه یا قابلیت‌های لازم.

The state or quality of being qualified; having the necessary skills or credentials.

example
معنی(example):

شرایط صلاحیت درخواست او کمیته را تحت تأثیر قرار داد.

مثال:

The qualifiedness of her application impressed the committee.

معنی(example):

صلاحیت او، او را به یک نامزد قوی برای شغل تبدیل کرد.

مثال:

His qualifiedness made him a strong candidate for the job.

معنی فارسی کلمه qualifiedness

: معنی qualifiedness به فارسی

حالت یا کیفیت صلاحیت، به معنای داشتن تجربه یا قابلیت‌های لازم.