معنی فارسی qualimeter

B1

دستگاه یا ابزاری که برای اندازه‌گیری کیفیت یا خلوص مواد استفاده می‌شود.

An instrument used to measure the quality or purity of a substance.

example
معنی(example):

دانشمند از یک دستگاه کیفیت‌سنج برای اندازه‌گیری سطح خلوص استفاده کرد.

مثال:

The scientist used a qualimeter to measure purity levels.

معنی(example):

ما به یک دستگاه کیفیت‌سنج نیاز داریم تا کیفیت این محصول را ارزیابی کنیم.

مثال:

We need a qualimeter to assess the quality of this product.

معنی فارسی کلمه qualimeter

: معنی qualimeter به فارسی

دستگاه یا ابزاری که برای اندازه‌گیری کیفیت یا خلوص مواد استفاده می‌شود.