معنی فارسی qualifyingly
B1به صورت مشروط، به کاری اشاره دارد که با در نظر گرفتن شرایط خاص انجام میشود.
In a manner that qualifies or conditions a statement or assertion.
- ADVERB
example
معنی(example):
او درباره پروژه به طور مشروط صحبت کرد و پیشنهاداتی برای بهبود داد.
مثال:
She spoke qualifyingly about the project, suggesting improvements.
معنی(example):
گزارش با شرایط خاص به چالشهای پیشرو اشاره کرد.
مثال:
The report qualifyingly acknowledged the challenges faced.
معنی فارسی کلمه qualifyingly
:
به صورت مشروط، به کاری اشاره دارد که با در نظر گرفتن شرایط خاص انجام میشود.