معنی فارسی qually

B1

به معنای به طور مساوی یا به طور یکسان استفاده می‌شود.

In an equal or equalized manner.

example
معنی(example):

او به شدت برای مهمانی هیجان‌زده بود.

مثال:

She felt qually excited for the party.

معنی(example):

آن‌ها به شدت قبل از بازی بزرگ عصبی بودند.

مثال:

They were qually nervous before the big game.

معنی فارسی کلمه qually

: معنی qually به فارسی

به معنای به طور مساوی یا به طور یکسان استفاده می‌شود.