معنی فارسی qualmier
B1حالت بهتر یا بهبود یافته نسبت به حالت قبلی.
A state or quality that is improved or enhanced in comparison to another.
- OTHER
example
معنی(example):
این راهحل نسبت به آخرین مورد حس بهتری دارد.
مثال:
This solution feels qualmier compared to the last one.
معنی(example):
او رویکرد کیفیتر را مؤثرتر یافت.
مثال:
He found the qualmier approach to be more effective.
معنی فارسی کلمه qualmier
:
حالت بهتر یا بهبود یافته نسبت به حالت قبلی.