معنی فارسی qualmyish
B1نوعی جذابیت که به نظر میرسد ویژگی کیفی دارد.
Having a charming or appealing quality that suggests comfort or ease.
- OTHER
example
معنی(example):
سبک او جذابیت کیفی دارد.
مثال:
His style has a qualmyish charm to it.
معنی(example):
او یک روش کیفی دارد که باعث میشود همه در خانه احساس راحتی کنند.
مثال:
She has a qualmyish way of making everyone feel at home.
معنی فارسی کلمه qualmyish
:
نوعی جذابیت که به نظر میرسد ویژگی کیفی دارد.