معنی فارسی qualmy
B1حالت یا ویژگی که دیگران را به راحتی و آرامش میآورد.
Having a quality that creates comfort and ease in others.
- OTHER
example
معنی(example):
نگرش کیفی او باعث شد که همه احساس خوشامد کنند.
مثال:
His qualmy attitude made everyone feel welcome.
معنی(example):
او یک حضور کیفی دارد که دیگران را آرام میکند.
مثال:
She has a qualmy presence that comforts others.
معنی فارسی کلمه qualmy
:
حالت یا ویژگی که دیگران را به راحتی و آرامش میآورد.