معنی فارسی quarrellous
B2شخصی که تمایل به مشاجره و بحث دارد.
Prone to quarrel; argumentative.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت مجادلهآمیز او باعث شد ساختن دوستی برایش دشوار باشد.
مثال:
His quarrellous nature made it difficult for him to make friends.
معنی(example):
او از افراد مجادلهآمیز دوری میکرد تا آرامش خود را حفظ کند.
مثال:
She avoided quarrellous individuals to maintain her peace.
معنی فارسی کلمه quarrellous
:
شخصی که تمایل به مشاجره و بحث دارد.