معنی فارسی querimonious
B1قهرمانی، توصیف شخصی که به طور مکرر نارضایتی خود را ابراز میکند.
Characterized by the expression of complaints or dissatisfaction.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نگرش قهرمانی او همکارانش را ناامید میکند.
مثال:
His querimonious attitude frustrates his coworkers.
معنی(example):
او در مورد پروژه با لحنی قهرمانی صحبت کرد.
مثال:
She had a querimonious tone while discussing the project.
معنی فارسی کلمه querimonious
:
قهرمانی، توصیف شخصی که به طور مکرر نارضایتی خود را ابراز میکند.