معنی فارسی querimoniousness

B1

حالت یا کیفیت قهرمانی، ابراز مکرر نارضایتی.

The quality of being characterized by complaints or dissatisfaction.

example
معنی(example):

قهرمانی او در میان همسالانش شناخته شده است.

مثال:

His querimoniousness is well-known among his peers.

معنی(example):

قهرمانی‌های نشان داده شده در جلسه قابل احساس بود.

مثال:

The querimoniousness displayed in the meeting was palpable.

معنی فارسی کلمه querimoniousness

: معنی querimoniousness به فارسی

حالت یا کیفیت قهرمانی، ابراز مکرر نارضایتی.