معنی فارسی questhouse

B1

محل یا مرکزی که در آن افراد جستجوگر گرد هم می‌آیند و استراحت می‌کنند.

A place or center where questers gather and rest.

example
معنی(example):

خانه جستجو مکانی برای استراحت ماجراجویان بود.

مثال:

The questhouse was a place for adventurers to rest.

معنی(example):

آن‌ها در خانه جستجو ملاقات کردند تا برای اکتشاف بعدی خود برنامه‌ریزی کنند.

مثال:

They met at the questhouse to plan their next expedition.

معنی فارسی کلمه questhouse

: معنی questhouse به فارسی

محل یا مرکزی که در آن افراد جستجوگر گرد هم می‌آیند و استراحت می‌کنند.