معنی فارسی questionle
B2پرسشوار به روشی اطلاق میشود که در آن سوالات به طور طبیعی مطرح میشوند.
Descriptive of a manner characterized by questions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او به موضوع بهصورت پرسشوار نزدیک شد.
مثال:
He approached the topic in a questionle manner.
معنی(example):
بهصورت پرسشوار، او بحث را تشویق کرد.
مثال:
In a questionle way, she encouraged discussion.
معنی فارسی کلمه questionle
:
پرسشوار به روشی اطلاق میشود که در آن سوالات به طور طبیعی مطرح میشوند.