معنی فارسی quickwater
B2آبی که به سرعت و با شدت در حال حرکت است.
Water that flows quickly, often creating hazards for navigation.
- NOUN
example
معنی(example):
رودخانه دارای آبی سریع بود که حرکت قایقها را دشوار میکرد.
مثال:
The river had quickwater, making it challenging for boats to navigate.
معنی(example):
جریان سریع آب برای کایاکسواران باتجربه ایدهآل بود.
مثال:
The quickwater flow was ideal for experienced kayakers.
معنی فارسی کلمه quickwater
:
آبی که به سرعت و با شدت در حال حرکت است.