معنی فارسی quirkish
B1غیرمتعارف و خاص، به ویژه در رفتار یا نحوه بیان.
Characterized by peculiar or unconventional traits.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سبک لباس پوشیدن غیرمتعارف او همیشه توجه را جلب میکند.
مثال:
His quirky style of dressing always gets noticed.
معنی(example):
او روشی غیرمتعارف برای توضیح ایدههای پیچیده دارد.
مثال:
She has a quirky way of explaining complex ideas.
معنی فارسی کلمه quirkish
:
غیرمتعارف و خاص، به ویژه در رفتار یا نحوه بیان.