معنی فارسی quirksey
B1خصوصیت یا رفتار غیرمعمول که جذابیت خاصی دارد.
Having quirky or amusing characteristics.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت غیرمتعارف او او را به دوستی سرگرمکننده تبدیل کرده است.
مثال:
Her quirksey nature makes her a fun friend.
معنی(example):
او عادت غیرمتعارفی در جمعآوری اشیاء نادر دارد.
مثال:
He has a quirksey habit of collecting unusual items.
معنی فارسی کلمه quirksey
:
خصوصیت یا رفتار غیرمعمول که جذابیت خاصی دارد.