معنی فارسی quisqualis
B1نوعی گیاه که برای خواص درمانیاش شناخته میشود.
A type of flowering plant, often used in traditional medicine.
- NOUN
example
معنی(example):
گیاه کویئسکوالیس به خاطر خواص داروییاش معروف است.
مثال:
The quisqualis plant is known for its medicinal properties.
معنی(example):
در باغ، درختچه کویئسکوالیس در آب و هوای گرم به سرعت رشد میکند.
مثال:
In the garden, the quisqualis vine grows rapidly in warm climates.
معنی فارسی کلمه quisqualis
:
نوعی گیاه که برای خواص درمانیاش شناخته میشود.