معنی فارسی quizzification
B1فرایند تبدیل یک موضوع یا محتوا به فرم آزمون یا سوال.
The process of turning content into quiz format for improved interaction.
- NOUN
example
معنی(example):
آزمونگونه کردن برنامه درسی، یادگیری را تعاملیتر کرد.
مثال:
The quizzification of the curriculum made learning more interactive.
معنی(example):
از طریق آزمونگونه کردن، دانشآموزان در درسها بیشتر درگیر شدند.
مثال:
Through quizzification, students became more involved in lessons.
معنی فارسی کلمه quizzification
:
فرایند تبدیل یک موضوع یا محتوا به فرم آزمون یا سوال.