معنی فارسی rabblelike

B1

شبیه به جمعیت به هم ریخته، رفتار نا منظم و شلخته است.

Having characteristics similar to a disorderly crowd; chaotic or noisy.

example
معنی(example):

جمعیت رفتار به هم ریخته ای داشتند.

مثال:

The crowd had a rabblelike behavior.

معنی(example):

استدلال او شبیه به جمعیت به هم ریخته بود و دنبال کردنش دشوار بود.

مثال:

His argument was rabblelike and hard to follow.

معنی فارسی کلمه rabblelike

: معنی rabblelike به فارسی

شبیه به جمعیت به هم ریخته، رفتار نا منظم و شلخته است.