معنی فارسی rabietic

B1

مرتبط با وضعیت یا بیماری رابی، به خصوص در حیوانات.

Relating to or characterized by rabies.

example
معنی(example):

علائم رابییتیک نشان‌دهنده یک عفونت شدید بودند.

مثال:

The rabietic symptoms indicated a severe infection.

معنی(example):

رفتار رابییتیک او سایر حیوانات را نگران کرد.

مثال:

His rabietic behavior alarmed the other animals.

معنی فارسی کلمه rabietic

: معنی rabietic به فارسی

مرتبط با وضعیت یا بیماری رابی، به خصوص در حیوانات.