معنی فارسی raceabout

B1

تعهد به دویدن یا حرکت سریع در اطراف یک مکان.

To run around energetically and playfully, often in a specific area.

example
معنی(example):

کودکان بعد از مدرسه در پارک دوست دارند بدوند.

مثال:

The children love to raceabout in the park after school.

معنی(example):

ما تماشا کردیم که سگ‌ها در ساحل به سرعت می‌دوند.

مثال:

We watched the dogs raceabout on the beach, running freely.

معنی فارسی کلمه raceabout

: معنی raceabout به فارسی

تعهد به دویدن یا حرکت سریع در اطراف یک مکان.