معنی فارسی racebrood

B2

گروهی از تولیدات نژاد خاص برای مسابقه.

A group of animals, especially horses, bred for competitive racing.

example
معنی(example):

گله اسب‌های سریع در مزرعه به عنوان نژاد بچه‌دار شناخته می‌شود.

مثال:

The racebrood consists of several fast horses on the farm.

معنی(example):

یک نژاد بچه‌دار می‌تواند دارایی بزرگی برای رویدادهای مسابقه‌ای باشد.

مثال:

A racebrood can be a great asset for competitive racing events.

معنی فارسی کلمه racebrood

: معنی racebrood به فارسی

گروهی از تولیدات نژاد خاص برای مسابقه.