معنی فارسی racelike

B2

شباهت به راکون در خصوصیات ظاهری.

Having characteristics or features similar to those of a raccoon.

example
معنی(example):

این حیوان ظاهری شبیه راکون داشت و دمی پشمالو داشت.

مثال:

The animal had a racelike appearance with a bushy tail.

معنی(example):

ویژگی‌های شبیه راکون آن را بازیگوش و کنجکاو نشان می‌دهد.

مثال:

Its racelike features made it seem playful and curious.

معنی فارسی کلمه racelike

: معنی racelike به فارسی

شباهت به راکون در خصوصیات ظاهری.