معنی فارسی racinage
B1رَاسیناژ، به فرایند ریشهدار کردن گیاهان اشاره دارد که در باغبانی و کشاورزی کاربرد دارد.
The process of forming roots, particularly in plants.
- NOUN
example
معنی(example):
فرآیند راسیناژ شامل ریشهدار کردن گیاهان است.
مثال:
The process of racinage involves rooting plants.
معنی(example):
راسیناژ برای تکثیر موفق گیاهان ضروری است.
مثال:
Racinage is essential for successful plant propagation.
معنی فارسی کلمه racinage
:
رَاسیناژ، به فرایند ریشهدار کردن گیاهان اشاره دارد که در باغبانی و کشاورزی کاربرد دارد.