معنی فارسی racinesses

B2

چاوشی ها زنده‌دلی در تعداد بیشتری از اشکال ادبی یا نمایشی را بیان می‌کند.

Plural form referring to the various qualities of being lively or exciting.

example
معنی(example):

زنده‌دلی‌های رشته‌های مختلف می‌توانند به طور قابل توجهی متفاوت باشند.

مثال:

The racinesses of different genres can vary significantly.

معنی(example):

او زنده‌دلی‌ها را در ادبیات و فیلم‌ها تحلیل کرد.

مثال:

She analyzed the racinesses in literature and film.

معنی فارسی کلمه racinesses

: معنی racinesses به فارسی

چاوشی ها زنده‌دلی در تعداد بیشتری از اشکال ادبی یا نمایشی را بیان می‌کند.