معنی فارسی ragshag
B1نوعی پوشش یا لباس که از پارچههای رنگی و کهنه تهیه شده است.
A colorful and often patchwork garment made from old fabrics.
- NOUN
example
معنی(example):
رگشگ بچهها پررنگ و شاداب بود.
مثال:
The children's ragshag was colorful and vibrant.
معنی(example):
او در طول جشنواره یک رگشگ زیبا پوشیده بود.
مثال:
She wore a beautiful ragshag during the festival.
معنی فارسی کلمه ragshag
:
نوعی پوشش یا لباس که از پارچههای رنگی و کهنه تهیه شده است.