معنی فارسی rampikes

B2

رَمپیک‌ها، درختان افتاده که هنوز زنده‌اند و محیط زیست گونه‌های مختلف را تشکیل می‌دهند.

Fallen trees that are still alive, contributing to an ecosystem for various species.

example
معنی(example):

جنگل مملو از رَمپیک‌هایی بود که پیاده‌روی ما را کند کرد.

مثال:

The forest was dotted with rampikes that slowed our hike.

معنی(example):

رَمپیک‌ها می‌توانند زیستگاه‌هایی برای حیات وحش فراهم کنند.

مثال:

Rampikes can provide habitats for wildlife.

معنی فارسی کلمه rampikes

: معنی rampikes به فارسی

رَمپیک‌ها، درختان افتاده که هنوز زنده‌اند و محیط زیست گونه‌های مختلف را تشکیل می‌دهند.