معنی فارسی rankings
B2رتبهبندی فرایند یا نتایجی است که در آن افراد یا اشیاء بر اساس کیفیت، عملکرد یا خصوصیات دیگر مرتب میشوند.
The arrangement or list of items according to their respective status or performance.
- noun
noun
معنی(noun):
One’s relative placement in a list.
example
معنی(example):
رتبهبندیها بهترین دانشگاههای جهان را نشان میدهد.
مثال:
The rankings show the best universities in the world.
معنی(example):
عملکرد او بر رتبهبندیهایش در لیگ تأثیر گذاشت.
مثال:
His performance affected his rankings in the league.
معنی فارسی کلمه rankings
:
رتبهبندی فرایند یا نتایجی است که در آن افراد یا اشیاء بر اساس کیفیت، عملکرد یا خصوصیات دیگر مرتب میشوند.