معنی فارسی ratbite
B1نیش یا گزش یک موش، که میتواند منجر به عفونت و سایر مشکلات سلامتی شود.
A bite inflicted by a rat, possibly causing disease or infection.
- NOUN
example
معنی(example):
نیش گربهسان میتواند اگر بهخوبی درمان نشود به عفونت منجر شود.
مثال:
A ratbite can lead to infections if not treated properly.
معنی(example):
او در حینی که تلهها را میچید، نیش گربهسانی گرفت.
مثال:
He received a ratbite while setting traps.
معنی فارسی کلمه ratbite
:
نیش یا گزش یک موش، که میتواند منجر به عفونت و سایر مشکلات سلامتی شود.