معنی فارسی rattons
B1نوعی موش کوچک، معمولاً به شرایط غیر بهداشتی وابسته است.
Small rodents that can cause problems in homes and gardens.
- noun
noun
معنی(noun):
A rat.
example
معنی(example):
کودکان از دیدن موشها در حیاط پشتی هیجانزده بودند.
مثال:
The children were excited to see the rattons in the backyard.
معنی(example):
موشها میتوانند اگر به خانهتان وارد شوند، بسیار مشکلساز شوند.
مثال:
Rattons can be quite troublesome if they invade your home.
معنی فارسی کلمه rattons
:
نوعی موش کوچک، معمولاً به شرایط غیر بهداشتی وابسته است.