معنی فارسی raviney
B1دارای ویژگیهای دره، توصیف کننده منطقهای که خطوط فرسایش عمیق دارد.
Characterized by ravines; used to describe a landscape filled with deep erosion lines.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ما در کنار مسیر دره مانند کنار رودخانه پیادهروی کردیم.
مثال:
We hiked along the raviney path by the river.
معنی(example):
چشمانداز با ویژگیهای دره مانند علامت گذاری شده بود.
مثال:
The landscape was marked by raviney features.
معنی فارسی کلمه raviney
:
دارای ویژگیهای دره، توصیف کننده منطقهای که خطوط فرسایش عمیق دارد.