معنی فارسی rawky

B1

خام، ناگفته، یا بافت طبیعی بدون پردازش. به طور کلی به حالتی اشاره دارد که در آن چیزها در حالت اولیه یا بدون تغییر باقی مانده‌اند.

Having an unrefined, crude, or rough quality; raw and unprocessed.

example
معنی(example):

بافت خامی پارچه غیرمعمول بود.

مثال:

The rawky texture of the fabric was unusual.

معنی(example):

او رفتاری خام داشت که او را متمایز می‌کرد.

مثال:

He had a rawky demeanor that made him stand out.

معنی فارسی کلمه rawky

: معنی rawky به فارسی

خام، ناگفته، یا بافت طبیعی بدون پردازش. به طور کلی به حالتی اشاره دارد که در آن چیزها در حالت اولیه یا بدون تغییر باقی مانده‌اند.