معنی فارسی re-composes

B1

عمل دوباره ساختن یا تغییر دادن اثر هنری یا ادبی.

The act of composing again, often to adapt or enhance the piece.

example
معنی(example):

او هر بار که موسیقی پخش می‌شود، آن را دوباره می‌سازد.

مثال:

She re-composes the music every time it gets played.

معنی(example):

او به‌طور مرتب افکارش را هنگام نوشتن دوباره می‌سازد.

مثال:

He frequently re-composes his thoughts when writing.

معنی فارسی کلمه re-composes

: معنی re-composes به فارسی

عمل دوباره ساختن یا تغییر دادن اثر هنری یا ادبی.