معنی فارسی re-consolidate
B1دوباره ادغام کردن، عملی که برای ادغام مجدد دادهها یا منابع انجام میشود.
To merge or combine again, particularly after a separation or error.
- VERB
example
معنی(example):
تحلیلگر مجبور شد دادهها را دوباره ادغام کند پس از پیدا شدن اشتباه.
مثال:
The analyst had to re-consolidate the datasets after the error was found.
معنی(example):
برای دریافت نتایج دقیق، ضروری است که نمونهها دوباره ادغام شوند.
مثال:
To get accurate results, it's essential to re-consolidate the samples.
معنی فارسی کلمه re-consolidate
:
دوباره ادغام کردن، عملی که برای ادغام مجدد دادهها یا منابع انجام میشود.