معنی فارسی re-designated

B2

تغییر و تعیین مجدد یک مفهوم یا مکان به یک وضعیت یا نقش جدید.

To officially change the designation or classification of something.

example
معنی(example):

این منطقه به عنوان یک ذخیره‌گاه حیات‌وحش دوباره تعیین شد.

مثال:

The area was re-designated as a wildlife reserve.

معنی(example):

پس از جلسه، پارک دوباره برای فعالیت‌های اجتماعی تعیین شد.

مثال:

After the meeting, the park was re-designated for community activities.

معنی فارسی کلمه re-designated

: معنی re-designated به فارسی

تغییر و تعیین مجدد یک مفهوم یا مکان به یک وضعیت یا نقش جدید.