معنی فارسی redetermines
B1تعیین مجدد یک موضوع یا مفهوم بنا به شرایط یا اطلاعات جدید.
To determine something again or afresh.
- verb
verb
معنی(verb):
To determine again
example
معنی(example):
کمیته هر ساله بودجه را دوباره تعیین میکند.
مثال:
The committee redetermines the budget every year.
معنی(example):
او اهدافش را براساس اطلاعات جدید دوباره تعیین میکند.
مثال:
She redetermines her goals based on new information.
معنی فارسی کلمه redetermines
:
تعیین مجدد یک موضوع یا مفهوم بنا به شرایط یا اطلاعات جدید.