معنی فارسی re-imposes

B1

اعمال دوباره قوانینی به صورت مکرر یا بر اساس شرایط جدید.

To impose something again, especially recurring regulations or rules.

example
معنی(example):

دولت به طور مکرر مقررات را بر اساس داده‌های جدید دوباره اعمال می‌کند.

مثال:

The government frequently re-imposes regulations based on new data.

معنی(example):

هر زمان که لازم باشد، مدرسه مجدداً کد لباس خود را اعمال می‌کند.

مثال:

When necessary, the school re-imposes its dress code.

معنی فارسی کلمه re-imposes

: معنی re-imposes به فارسی

اعمال دوباره قوانینی به صورت مکرر یا بر اساس شرایط جدید.