معنی فارسی re-makes

B1

نسخه‌های دوباره ساخته شده از یک محصول یا اثر.

Instances of making something again.

example
معنی(example):

این شرکت محصولات خود را در هر فصل دوباره می‌سازد.

مثال:

The company re-makes its products each season.

معنی(example):

او اغلب غذاهای مورد علاقه‌اش را با یک تغییر بازسازی می‌کند.

مثال:

She often re-makes her favorite meals with a twist.

معنی فارسی کلمه re-makes

: معنی re-makes به فارسی

نسخه‌های دوباره ساخته شده از یک محصول یا اثر.