معنی فارسی remaking

B1

بازسازی، به معنای ایجاد یا ساخت اثر جدیدی که به نوعی شامل یا الهام‌گرفته از اثر قبلی باشد.

The act of making something again or in a different form.

verb
معنی(verb):

To make again.

معنی(verb):

To make a new, especially updated, version of (a film, video game, etc.).

noun
معنی(noun):

Recreation; reconstruction

example
معنی(example):

کارگردان در حال بازسازی فیلم کلاسیک است.

مثال:

The director is remaking the classic movie.

معنی(example):

او در حال بازسازی لباس قدیمی خود به چیزی جدید است.

مثال:

She is remaking her old dress into something new.

معنی فارسی کلمه remaking

: معنی remaking به فارسی

بازسازی، به معنای ایجاد یا ساخت اثر جدیدی که به نوعی شامل یا الهام‌گرفته از اثر قبلی باشد.