معنی فارسی re-plant

B1

اکنون دوباره کاشتن گیاه یا بذر برای بهبود رشد یا بقا.

To plant something again to improve its growth or survival.

example
معنی(example):

اگر نهال‌ها خوب رشد نکنند، ممکن است نیاز به کاشت مجدد داشته باشند.

مثال:

You might need to re-plant the seedlings if they don't grow well.

معنی(example):

بهترین زمان برای کاشت مجدد بهار است تا نتایج بهینه‌ای به دست آید.

مثال:

It's best to re-plant during the spring for optimal results.

معنی فارسی کلمه re-plant

: معنی re-plant به فارسی

اکنون دوباره کاشتن گیاه یا بذر برای بهبود رشد یا بقا.