معنی فارسی re-values
B1دوباره ارزیابی کردن ارزش چیزی، معمولاً برای بهروز کردن یا درک بهتر از وضعیت فعلی آن.
To assess or determine the value of something again.
- VERB
example
معنی(example):
او هر سال ارزش داراییهای خود را دوباره ارزیابی میکند.
مثال:
She re-values her belongings every year.
معنی(example):
شرکت داراییهای خود را برای بازتاب شرایط فعلی بازار دوباره ارزیابی میکند.
مثال:
The company re-values its assets to reflect current market conditions.
معنی فارسی کلمه re-values
:
دوباره ارزیابی کردن ارزش چیزی، معمولاً برای بهروز کردن یا درک بهتر از وضعیت فعلی آن.