معنی فارسی reachievement
B1دستیابی دوباره، بخصوص در زمینه موفقیت یا اهداف.
The act of achieving again, often referring to past successes.
- NOUN
example
معنی(example):
دستاورد دوباره او در تحصیلات، بورس تحصیلی برایش به ارمغان آورد.
مثال:
Her reachievement in academics brought her a scholarship.
معنی(example):
برنامه به دستاوردهای دوباره دانشآموزان در طول سال اشاره کرد.
مثال:
The program recognized students' reachievements throughout the year.
معنی فارسی کلمه reachievement
:
دستیابی دوباره، بخصوص در زمینه موفقیت یا اهداف.