معنی فارسی realleging

B1

عمل دوباره ادعا کردن یا بیان یک موضوع، به ویژه در یک زمینه قانونی.

The act of restating or asserting an allegation again.

example
معنی(example):

وکیل در حال تجدید ادعاها برای تقویت پرونده اش است.

مثال:

The lawyer is realleging the claims to strengthen his case.

معنی(example):

تجدید ادعاهای حقایق برای استدلال قانونی بسیار حیاتی است.

مثال:

Realleging the facts is crucial for the legal argument.

معنی فارسی کلمه realleging

: معنی realleging به فارسی

عمل دوباره ادعا کردن یا بیان یک موضوع، به ویژه در یک زمینه قانونی.