معنی فارسی reannex
B2دوباره پیوستن یک منطقه یا سرزمین به کشور یا دولت اصلی خود، به خصوص پس از اینکه قبلاً جدا شده بوده است.
To annex again, especially in reference to a territory previously separated or lost.
- VERB
example
معنی(example):
کشور تصمیم گرفت دوباره سرزمینی را که در جنگ از دست داده بود، ضمیمه کند.
مثال:
The country decided to reannex the territory it lost in the war.
معنی(example):
پس از سالها، دولت اقدام به ضمیمه کردن مناطقی کرد که به طور تاریخی متعلق به آنها بود.
مثال:
After many years, the government moved to reannex regions that historically belonged to them.
معنی فارسی کلمه reannex
:
دوباره پیوستن یک منطقه یا سرزمین به کشور یا دولت اصلی خود، به خصوص پس از اینکه قبلاً جدا شده بوده است.