معنی فارسی reappoints
B1دوباره منصوب کردن کسی به یک موقعیت یا سمت.
To assign someone to a position or office again.
- verb
verb
معنی(verb):
Appoint again
example
معنی(example):
هیئت مدیره هر سه سال مدیر را دوباره منصوب میکند.
مثال:
The board reappoints the director every three years.
معنی(example):
او بعد از یک پروژه موفق، دستیارش را دوباره منصوب میکند.
مثال:
She reappoints her assistant after a successful project.
معنی فارسی کلمه reappoints
:
دوباره منصوب کردن کسی به یک موقعیت یا سمت.