معنی فارسی rearmament

B1

عمل بازسازی و مجهز کردن مجدد نیروهای نظامی، به خصوص پس از یک دوره کاهش تسلیحات.

The process of equipping military forces with weapons again, especially after a period of disarmament.

noun
معنی(noun):

The process of rearming.

example
معنی(example):

مجهز شدن مجدد نیروهای نظامی یک تصمیم بحث برانگیز بود.

مثال:

The rearmament of the military was a controversial decision.

معنی(example):

مجهز شدن مجدد معمولاً پاسخی به تنش‌های بین‌المللی است.

مثال:

Rearmament is often a response to international tensions.

معنی فارسی کلمه rearmament

: معنی rearmament به فارسی

عمل بازسازی و مجهز کردن مجدد نیروهای نظامی، به خصوص پس از یک دوره کاهش تسلیحات.