معنی فارسی reassails

B1

انتقاد یا حمله به یک موضوع به‌طور مکرر.

To attack or criticize again, typically in repeated discussions.

example
معنی(example):

او هر بار که صحبت می‌کند، به همان استدلال دوباره حمله می‌کند.

مثال:

He reassails the same argument every time he speaks.

معنی(example):

در جلسه، او نگرانی‌ها درباره کاهش بودجه را دوباره مطرح می‌کند.

مثال:

In the meeting, she reassails the concerns about budget cuts.

معنی فارسی کلمه reassails

: معنی reassails به فارسی

انتقاد یا حمله به یک موضوع به‌طور مکرر.